۳۱ شهریور ۱۳۸۹

عوام فریبی قضات ویژه روحانیت

خاطرات

عوام فریبی قضات ویژه روحانیت

برچسب ها وتهمتهای ناحق، درست همان حربه ای است که درطول تاریخ همه ستمگران وزورگویان ورژیم های فاسد هرگاه خودرادرخطرمی دیده ومی بینند برای تحریک مردم به نفع خودازآن استفاده کرده ومی کنند و وانمودمی سازند که نظام ومملکت درخطراست واین حرکت وفلان شخص مملکت وامنیت جامعه و وحدت مردم راتهدید می کند ومعتقدات آنان رازیرسؤال می برد وبه آنها اهانت می ورزد، ازنظراین جباران وزورگویان، مملکت ونظام وامنیت یعنی حکومت این ستمگران وموجودیتش یعنی موجودیت آنها و وحدت یعنی پذیرفتن خواسته های حکومتگران.
رژیم های فاسد ومستبدازجمله رژیم ولایت فقیه، افرادغافل وچاپلوس وفرومایه ای رادرخودپرورش می دهند تادروقت نیازازحضورفیزیکی وتجمع آنهادرصحنه های جوروحق کشی بهره برداری نمایند وبه برچسبهاوتهمتهایی که ازطرف خودکامگان به قربانی زده می شود رنگ حقیقت دهند وستم رواداشته شده برقربانی راکه ازطرف قاضی های فاسد ونادان اعمال می شود، خواسته ی مردم جلوه دهند، برهمین اساس عمال رژیم ولایت فقیه درشهرستان تایباد باتمام تلاشی که به خرج داده بودند تنهاتوانسته بودند صدتاصدوپنجاه نفررادرجلومسجدجامع مالک الملک تایبادجمع آوری نمایند تا این افراد شاهد تازیانه های جورباشند وحکم بیدادگاه ویژه روحانیت درحضورآنان اجراشود.
هنگامی که مرا ازکمیته به محل اجتماع آوردند تعدادبسیجیهای مسلح بیش ازتعدادمردم بود، اول می خواستند تانمازعصرمرادرآنجانگاه دارندتاعلی قول آنها امت حزب الله حضوربه هم رسانند ولی ناگهان برنامه تغییرکرد وباشتاب مرا ازاتومبیل پیاده کردند وبه طرف جمعیت که حدودصدتاصدوپنجاه نفربودند، بردند (بنابه خبرها وشواهد، علت تغییربرنامه این بوده که تعدادی ازجوانان درچندنقطه ی شهرودرجاهایی دیگرجمع شده وخواسته بودند کاری انجام دهند وبرخی هم درصددحمله به بسیج وکمیته برآمده بودند، اماطبق معمول برخی ازاین حرکت های مردمی را افرادی به ظاهردلسوزولی درواقع ترسو وبزدل بابهانه ها ووعده هایی دروغین، خنثی کرده بودند وعده ای هم ازجوانان زمانی به محل تجمع رسیده بودند که مرابه کمیته برگشت داده بودند)
ابتدا دادیارویژه بادست پاچگی وتقلب شروع به خواندن حکم دادگاه کرد وسپس مرابه طرف نیمکتی که دروسط میدان گذاشته بودند بردند وازمن خواستندکه روی آن درازبکشم. لازم به یادآوریست همانطورکه قبلاهم یادآورشدم درنامه ی ارسالی دادسرای ویژه به زندان وکیل آبادنوشته شده بود: " جرم : فعالیت شدید به نفع فرقه ضاله وهابیت وهتک مقدسات"، امازمانی که می خواستند مرابه جرم گناه ناکرده شلاق زنند دادیارویژه حکم دادگاه رابا این جملات قرائت کرد: " به موجب حکم دادگاه ویژه روحانیت مولوی ابراهیم صفی زاده به علت آتش زدن قرآن به پنج سال حبس تعزیری و74ضربه شلاق محکوم گردیده است"، دراین نامه اسمی ازوهابیت وشورای هماهنگی به میان نیامده بود وحال آنکه این همه شکنجه وتازیانه های جور، فقط به خاطرتأسیس شورای هماهنگی وفعالیت های مذهبی که رژیم برای فریب توده های ناآگاه ازآن بنام وهابیت یادمی کرد وعدم وابستگی به اطلاعات، برپیکرم نواخته می شد وخدامی داند که حقیقت هم همین بود وهتک حرمت قرآن ویا قرآن سوزی اصلا درکارنبود وعمال رژیم هم این موضوع رابه خوبی میدانستند ولی متأسفانه ازناآگاهی وبی توجهی مردم وبی مبالاتی برخی ازطلاب حوزه علمیه مظهرالتوحید درسوختن اوراق پاره ها، سوءاستفاده وبهره برداری کردند وجاسوسان ومغرضان که فرصتی بدست آورده بودند ازکاه کوه ساختند وعلیه من پرونده سازی کردند.
اگرمن زیربارخواسته های اطلاعات می رفتم وتن به ذلت وابستگی وخیانت به عقیده ومردم می دادم ازکاه،کوه ساخته نمی شد ویقینا ازشلاق وزندان هم خبری نبود وبه زندان وکیل آبادهم برده نمی شدم وازهمان اطلاعات آزادمی شدم وعلی قول بازپرس ها جایگاه خوبی هم بدست می آوردم اماچون حاضربه همکاری با اطلاعات ویابهتربگویم جاسوسی برای اطلاعات نشدم وتن به خفت وخیانت ندادم وپیش پای قاضی های بی باوربه التماس نیفتادم وسرم رابالاگرفتم، مسلم بود که بایدبهای سنگین آن رامی پرداختم که پرداختم وازاین بابت خداراسپاس می گویم که دچارتزلزل وضعف دربرابردژخیمان بی ایمان نشدم.

۱۸ شهریور ۱۳۸۹

پیام تبریک

عید سعید فطربرعموم مسلمانان جهان به ویژه ملت شریف وآزاده واستبدادستیزایران مبارک باد. این عیدسعید خجسته بادبرمسلمانان به پاخاسته ای که شب رابه عبادت وقیام وروزرابه صیام ومبارزه علیه بیدادسپری کردند ودربرابراستبداد به خصوص استبداد ولایت فقیه سرتسلیم فرونیاوردند ومرعوب جورجباران وستمگران نگردیدند.

۹ شهریور ۱۳۸۹

انديشه وپيشنهادفرعونی

انديشه وپيشنهادفرعونی
درطول حیات انسان کسانی که خواسته اند جنایات وحق کشی های خودراتوجیه کنند وآن راموجه جلوه دهند، همواره خودشان را خیرخواه ومردم دوست معرفی کرده و حق به جانب دانسته اند وبا استفاده از زروزوروتزویر، بگونه ای وانمودکرده اند که خیروصلاح مردم درپیروی کردن ازپیشنهادات ونظریات ایشان نهفته است وراه منتهی به ترقی وسعادت انسان ها را تنها آنان میدانند ولاغیر.
درگذشته های دور فرعون زمان حضرت موسی علیه السلام ،بارزترین این جنایتکاران ومستکبران عصرخودبوده است، اوخویشتن رابرترازهرانتقادی میدانسته وبه کسی اجازه اعتراض ومخالفت نمی داده است اوهمواره سعی میکرده اطرافيان ومشاوران خودراازتصميمات وبرنامه هاي كاري خودباخبرسازد البته نه برای انتقاد ویا ارائه ی پیشنهادات بهترازسوی حاضران بلکه برای برآوردن خواسته هایش و اجرای برنامه ها وتصمیمات اتخاذشده ازسوی او، چنانچه فرعون به اطرافیان ومشاوران خود می گوید: ( می جزآنچه صلاح دیده ام وپیشنهادکرده ام صلاح نمی بینم وبه شما پیشنهادنمی کنم ومن جزبه راه هدایت ومنتهی به سعادت، شمارا راهنمودنمی کنم) { ترجمه آیه 29 سوره غافر}
یعنی دستور، دستورمن است وباید اجراشود وکسی حق چون وچرادربرابرآن راندارد، این من هستم که خوب وبد رامی فهمم وتشخیص میدهم که خیروصلاح انسان هادرچیست، من به جای همه آنها می اندیشم وتصمیم می گیرم، وظیفه ی آنها تنهاوتنها اطاعت کردن ازفرامین ودستورات من و برآوردن خواسته ها وآمال من است.
این طرزرفتارحکومتی واندیشه فرعونی را، ما امروزه در رژیم ولایت فقیه به وضوح مشاهده می کنیم، آقای خامنه ای باهمین اندیشه البته بنام مذهب برمردم حکم روایی می کند ولباس تقوابه خودمی گیرد وخودش را" ولی امرمسلمین جهان" وقیم ملت می نامد واین اجازه رابه خودمی دهد که به جای همه ی مردم فکرکند وبیندیشد وتصمیم بگیرد وهرکس دربرابرحاکمیت مطلق اوقرارگیرد ویا دربرابر رأی وتصمیم اتخاذشده اواعتراض واظهارنظرویا انتقاد نماید باچماق ولایت فقیه برفرق سرش می کوبد وبنام مذهب ودین اورامی درد ومی کشد ومی بندد. همه این جنایات باصبغه ی مذهبی وتحت نام ولایت مطلقه فقیه صورت گرفته ومی گیرد وبرهمین اساس آقای خامنه ای اطاعت ازدولت دست نشانده ی خودرایک واجب شرعی می داند وبه کسی اجازه اعتراض ومخالفت کردن بادست نشاندگان خودراهم نمی دهد. بانام ولایت فقیه برای تحکیم موقعیت خود دست به هرجنایت وخیانتی می زند وحق دوستی وپیمان را درحق هیچ منتقد ومعترض خودی نگاه نمی دارد،هرچند هرازگاهی به عوام فریبی متوسل می شود واشک تمساح می ریزد وبه ظاهرپیشنهادمصالحه ودوستی میان خودی هارامی دهد وبالفاظی ومکاری تمام ازلزوم وحدت وجذب نیروهای داخلی بریده ازپیکره نظام ولایت فقیه، حرف می زند ولی ازطرفی هم آنان راسران فتنه و وابسته به بیگانگان وفریب خورده وخواص مطرود وگمراه شده می خواند وباتفرعن به معترضین نگاه می کند واین پیشنهادرابه آنان میدهدومی گوید: " باید کسانی راکه جزومجموعه نظام بوده اند امابراثراشتباه، جداشده اند بانصیحت به راه برگرداند." ازظاهراین پیشنهاد وحدت پیداست که ازنوع پیشنهاد فرعونی است وگویای آن است که به اصطلاح این گمراه شدگان التزام عملی خودرابه ولایت فقیه نشان دهند وسربرآستانه ولی فقیه گذارندوتوبه کنند وازاشتباه وغفلت خودبازآیند وازهمراهی بامردم واعتراض وانتقادبه عملکردحکومتگران دست بردارند تا دوباره درزمره خواص قرارگیرند وامتیازات ازدست رفته ی خودرابدست آورند.

۱۹ مرداد ۱۳۸۹

پیام تبریک

فرارسیدن ماه مبارک رمضان 1431 هجری قمری رابه عموم مسلمانان جهان به خصوص ملت ستمدیده ایران تبریک وتهنیت می گویم
رمضان ماه قیام وصیام وضیافت الهی است امیداست که دراین ماه قیام وصیام پلشتی هارا ازرفتاروگفتاروکردارخودبزداییم وازفرصت بدست آمده نهایت استفاده رانموده ودرپی تزکیه نفس وتقویت ایمان خودبرآییم.آمین

۱۲ تیر ۱۳۸۹

شلاقهای جور، بیدادعریان



شلاقهای جور، بیدادعریان

همانطورکه قبلا هم یادآورشدم، من ازصدورحکم قاضی هابی اطلاع بودم تااینکه صبح روز12/12/1368 به دادسرای ویژه احضارشدم وبدون آنکه علت فراخواندنم رابدانم ویابرایم بازگوکنند به همراه سه نفر- دودادیارویژه ویک سربازمأمورمراقبت ازمن- مرا سواربرنیسان پترول کردند وراه افتادند، ابتدافکرکردم می خواهندمرابه فرودگاه ببرند تا ازآنجا به تهران انتقال دهند ولی زمانی که باک اتومبیل رامملو ازبنزین کردند متوجه شدم که به تایبادمی برند.
درظاهرخون سرد وآرام بودم ولی دردلم غوغایی بود واحتمال می دادم که می خواهند مرااعدام کنند به همین خاطرسعی می کردم خون سردیم راحفظ کنم وازخودم دربرابراین نامسلمانان ضعفی نشان ندهم. نرسیده به تربت جام، دادیارمجیدی ازخون سردیم حوصله اش سررفت وگفت: این سکوت وخون سردیت مراآزارمیدهد چراحرفی نمی زنی وازمانمی پرسی که توراکجامی بریم؟!
بابی حوصله گی گفتم به هرحال معلوم خواهد شد، گفت می دانی چیه، حکم شلاق برایت صادرشده ومی خواهیم این حکم رادرحضورامت حزب الله تایباد اجراکنیم.
باوربه فرمایید اگرمی گفت می خواهیم تورااعدام کنیم این قدرناراحت نمی شدم که ازشنیدن حکم شلاق ناراحت شدم، باشنیدن این خبر گویی غم های عالم به یک باره برسرم فروریخت وشدیدا عصبی شدم وبرسردادیارمجیدی وهمکارش دادزدم وگفتم باچه دلیل ومدرکی قاضی های ویژه حکم شلاق برایم صادرکرده اند؟! مجیدی گفت: ما مقصرنیستیم بلکه بنابه فتوای علمای خودشما این حکم صادرشده!.
البته برخی ازآخوندهای سنی نما خواستتاراشد مجازات وحتی اعدامم شده بودند ولی یقینا آنها عددی نبودند که قاضی های مغرور ویژه بنابه فتوای آنها حکم صادرکنند. هدف مجیدی ازاین گفته این بودکه مراآزاردهد وخوردکند وبه همین خاطرهم زیادناراحت شدم وباناراحتی گفتم کدام علما؟! آنهایی که علیه من امضاکرده اند جیره خواروآلت دست اطلاعات اند وباسازاطلاعات رقصیده ومی رقصند وبویی ازعلم ومعرفت وحقیقت ودین و..، نبرده اند.
به عواقب سخنانم اهمیتی نمی دادم وسخنان زیادی درباره آخوندهای جیره خوار وقاضی های بی دانش وظلم وجورآنان گفتم درواقع سعی می کردم ناراحتیم رابرسرهمکاران قاضی ها خالی کنم که البته همه ی سخنانم راگزارش دادند وبه خاطرشعاردادن واعتراض به قاضی ها، مجددامحاکمه شدم.
من بارژیمی درگیرشده بودم که علاوه برتمام ابزارهای اقتدار، متأسفانه افرادزیادی ازاهل سنت رافریب داده وبنام وحدت ودین، باخودهمراه کرده بود وبرخی ازآخوندهای سنی راجیره خوارخودساخته ویابه سکوت واداشته بود وحتی برخی ازفامیل ودوستان نزدیکم بدون آنکه این رژیم رابشناسند ویا متوجه حقیقت واصل ماجراباشند، مرامتهم به تند روی می کردند وتلاش می نمودند تامرابه خودسانسوری وادارند ولی بعدازگذشت چندسال این افرادهم همچون دیگران متوجه شده اند که حق بامن بوده واین رژیم شیادوحیله گرراآنان نشناخته بودند.

۲۲ خرداد ۱۳۸۹

سایه سنگین استبداد

سایه سنگین استبداد
باوجود درخواست های مکرراصلاح طلبان برای اجازه راه پیمایی مسالمت آمیز درسالگردانتخابات 22خرداد 88، اجازه راه پیمایی به مردم داده نشد، واین دورازانتظارنبود وواضح وروشن بود که اجازه داده نمی شود چراکه سردمداران رژیم ولایت فقیه قایل به حقوق مردم وحق انتخاب نیستند وبه آزادی بیا ن وعقیده اعتقادی ندارند وهیچ نوع اعتراضی راتحمل نمی کنند وازطرفی هم آن قدرجنایت وخیانت درحق ملت کرده اند وازمردم بیگانه گشته اند که همیشه درترس وهراس ازمردم به سرمی برند وهرفریادی راعلیه خودمی انگارند ودربرابرفریادهای آزادی خواهی وحق طلبانه خودرا له ولورده میبینند.
استبدادولایت فقیه درحال حاضربه اوج خودرسیده ودرتمام شئون زندگی مردم ایران حکم فرما است وسایه سنگین آن درهرجاعیان وآشکاراست، دولت گماشته شده ولی خودکامه فقیه، بیش ازهرزمانی، تهدید وارعاب وسرکوب وآدم کشی را سرلوحه کارخودقرارداده وبه حدتحمل ناپذیری رسانده است، احمدی نژاد گماشته خامنه ای بازبان تهدیدپیش می رود وبابی حیایی برسرکارمانده است، ازاین روتحمل مردم ازاین همه دروغ وجنایت وآدم کشی واهانت به سرآمده ودرهرمناسبتی خشم خودشان رابروزمی دهند وبرسراستبداد می کوبند.
هرچنددژخیمان رژیم ولایت فقیه، توانسته اند با اعدام ها وآدم کشی های بی وقفه، حق خواهان را به طورموقت سرکوب کنند اما هرگزنتوانسته ونخواهند توانست اراده مردم رابشکنند وآنان رابه تسلیم وسازش وادارند،درطول تاریخ هیچ رژیمی نتوانسته باسرکوب وجنایت به حیات ننگین خود ادامه دهد، زیراسرکوب نشانه ضعف وبی ثباتی وتزلزل ونابودی سرکوبگران استُ ورژیم ولایت فقیه هم ازاین قاعده مستثنی نیست، ملت ایران علی رغم همه سرکوبها درپی رهایی ازاستبداد برآمده وتانابودی این رژیم خودکامه ازپای نخواهندنشست.
یقینا خون این همه شهیدی که درراه آزادی ازاستبداد ریخته شده است هدرنخواهدرفت وتلاش های پیگیرومستمرپاسداران خون شهدای راه آزادی به زودی به ثمرخواهدنشست وهمه اقشارملت ایران ازچنگال دیواستبداد ولایت فقیه رهایی خواهند یافت.
به امید آن روز.

۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۹

فریادعلیه بیداد

فریادعلیه بیداد

روزپنجشنبه 16/2/89 صدهاتن ازافغانان خشمگین باسنگ وچوب به ساختمان لانه جاسوسی رژیم ولایت فقیه ایران درکابل حمله کردند وشعارهایی برضد رژیم جوروجنایت ولایت فقیه سردادند وعکسهای خامنه ای واحمدی نژاد راپاره ولگدمال کردند وبه آتش کشیدند وخشم خودرابرسرآدمک احمدی نژادفروریختند

مردم افغانستان ازاعدام بی رویه پناه جویان افغان درایران شدیدا ناراحت اند واین دومین باریست که درظرف چندروزعلیه رژیم ولایت فقیه درکابل تظاهرات می کنند، بنابه گفته ی آگاهان درطی چندهفته حدود48 افغان به اتهام موادمخدر درشکنجه گاه های رژیم ایران اعدام شده اند،اعدام بی وقفه ی کارگران وپناه جویانی که به اتهام واهی موادمخدر وبدون محاکمه علنی وحق دفاع داشتن به چوبه دارآویخته می شوند افغان های صبورورنج کشیده ومادران داغدیده رابه انزجارعلیه رژیم نامشروع ولایت فقیه واداشته وآنان رابرسرخشم آورده است،این باراول نیست که درطی چندهفته تعدادی ازپناه جویان افغان توسط دژخیمان رژیم جوروفساد ولایت فقیه اعدام می شوند بلکه درطول سی سال این روندادامه داشته وجمع زیادی ازجوانان بی کس وبی گناه افغان دربیدادگاه های رژیم محکوم به اعدام شده وراهی چوبه های دارگردیده اند.

هرچند موادمخدریک پدیده شوم وخانمانسوزاست وجرم آن درایران اعدام است لیکن این یک امرروشن وواضح است که دربیدادگاه های انقلاب نگاه ها ودیدها نسبت به افرادمتهم متفاوت است ونگاه قضات بی باوروددمنش رژیم نسبت به افغان ها دراصل یک نگاه دشمنانگی وخصومت است ومتهم اگرافغان وبه خصوص سنی باشد قاضی های کینه توزنیازی به بررسی اتهام وارده نمی بینند وبلافاصله حکم اعدام راصادرمی نمایند.

رژیمی که درقتل وکشتارواعدام شهروندان خود، درجهان رکورد داراست یقینا نسبت به پناه جویان افغان بی رحمانه تررفتارمی کند وبدون هیچگونه واهمه ای به کشتار رومی آورد، سردمداران رژیم درطول دوران حکومت خونبارشان عداوت ودشمنی خودرانسبت به افغان ها بااشکال مختلف نشان داده اند وهمواره درپی نا امنی وبی ثباتی ونفاق افکنی وجنگ وآشوب درافغانستان بوده وبه نوعی ازاشکال برای پناه جویان افغان مشکل تراشی کرده اند، بنابراین، روندافغان کشی واهانت به افغان ها درایران یک روند سازمان یافته وریشه ای است ونیروهای رژیم وبه خصوص بسیج تشویق به این کار می شوند وحتی ازسال 1374 به بعد برای کشتن هرافغانی وازجمله افغان هایی که درنوارمرزی برای امرارمعاش خود وازروی مجبوری چند گالن بنزین وگازوئیل جابه جامی کردند جایزه مقررگردید که این جایزه وپاداش بدون توجه به پیامدهای آن ازسی هزارتومان وده روزمرخصی گرفته تاسیصدهزارتومان وبیش ازآن، ارتقایافت.

بابررسی کارنامه رژیم ولایت فقیه درمورد افغانستان به خوبی روشن می شود که حکومتگران ایران به دروغ وریا دم ازدوستی وبرادری ورعایت حقوق همسایگی می زنند وهیچ گاه درعمل خیرخواه افغان ها نبوده اند وهمیشه تلاش کرده اند تابه نوعی عقده های خودرابرسرملت افغان خالی کنند وافغانستان راصحنه فعالیتهای خرابکارانه وجاسوسی خودقراردهند.

درحال حاضرچون برخی ازدست اندازی ها وفعالیتهای خرابکارانه وتوطئه های رژیم آشوبگرولایت فقیه درافغانستان برملاگردیده است، سردمداران رژیم تلاش می کنند باافزایش اعدام ها وردمرزکردن پناه جویان افغان که سیاست همیشگی رژیم بوده است، دولت افغانستان راتحت فشارقراردهند تاهمچون گذشته نسبت به مداخلات بی وقفه ی ایران درامورداخلی افغانستان سکوت اختیارنماید وکماکان سیاست مماشات واغماض رادرپیش گیرد.

۲۱ فروردین ۱۳۸۹

تفنگ، زبان بی زبانان


تفنگ، زبان بی زبانان


سکوت مرگبارکشورهای اسلامی وسازمان های حقوق بشردرقبال اجحاف ها وحق کشی های رژیم ولایت فقیه نسبت به اهل سنت ایران که درطول انقلاب وبه خصوص دردهه ی اخیر به شدت جریان داشته ودارد، جوانان مظلوم وستمدیده اهل سنت رابه قیام مسلحانه درمناطق سنی نشین به ویژه دربلوچستان وکردستان واداشته است،عکس العمل خشن سردمداران رژیم دربرابرکسانی که فقط بدنبال احقاق حقوق خودبوده ومداخله کردن درامورمذهبی وتحمل نکردن عقاید دیگران واهانت کردن به الگوهای دینی وتوجه نکردن به خواسته های برحق اهل سنت، مردمان بی زارازخشونت رابه خشونت کشانده وآنان راناگزیرکرده است تادست به اسلحه به عنوان آخرین گزینه زننند وصرفابرای زنده ماندن وحذف نشدن به دفاع ازخود برخیزند وسعی درحفظ هویت ومعتقدات خویش نمایند.

اهل سنت ایران بی زارازخشونت وتفنگ اند اما رژیم ولایت فقیه همه راه های مسالمت آمیزوحرکت های مدنی رابرروی اهل سنت بسته است وسیاست آن که ازروی قصداعمال می شود تا بهانه ای برای سرکوب داشته باشد، سیاست زوروجنگ وخشونت وتحمیل عقاید شیعی رافضی است، زبان رژیم، زبان تهدید وارعاب است، فکرومشق وبرنامه ی آن، قتل وکشتاروشکنجه وسرکوبی است، این رژیم عملانشان داده است که هیچ حق وحقوقی برای کسی قایل نیست ومردم رابه خودی وغیرخودی تقسیم بندی کرده است وآبرو وحیثیت ملت وباورهای دینی ومذهبی اهل سنت را به بازی گرفته وبه راحتی مورد هدف قرارمی دهد وحرمت شکنی می کند وده هابرچسب وتهمت وافترابه حق خواهان می چسباند ودردادگاه های نمایشی فوج درفوج جوانان مارابه بهانه های واهی به اعدام محکوم می کند وباتمام قوامی درد ومی بندد ومی کشد وسعی می کند تا اقتدارخودراکه پس ازانتخابات 22خرداد88 ازدست داده است بازیابد.

رژیم مستبد ولایت فقیه بنابه ماهیت ضدمردمی وتحجرگرایی خود قایل به حقوق شهروندی اهل سنت نیست ازاین رو، ماشاهد به حاشیه راندن اهل سنت وظلم وتبعیض وشکنجه وهمه ی نمودهای اهانت وجنایت بوده وهستیم، سردمداران این رژیم، خودراهمه کاره ومالک وصاحب خانه می دانند وبرسرملت وبه ویژه اهل سنت هرچه به خواهند می آورند، نه صدای حق طلبانه ای رامی شنوند ونه به ضجه ی مادرداغدیده وبی نوایی اهمیت می دهند، حتی اجازه اندیشیدن واظهارعقیده وانتخاب کردن هم نمی دهند وخودرا ذی حق درهمه ی امورومایملک مردم می دانند وبراین باورند که قیّم ومتولی مردم اند وتنها آنان هستند که دردآشنا ودلسوزملت اند واین حق رادارند که برجسم وفکروجان ومال مردم حکومت کنند.
این افکارکاملاانحرافی ونبود سعه ی صدرونادیده گرفتن حقوق دیگران وسیاست خشن وتندروانه ی رژیم باعث گردیده تامخالفین استبداد ولایت فقیه که همه ی درهاراعملا به روی خودبسته می بینند بالاجباربه خشونت وبه حملات تلافی جویانه روآورند وتفنگ را زبان بی زبانان بدانند وگلوله راباگلوله جواب دهند.

۱۵ دی ۱۳۸۸

روزهای خون وقیام درایران


روزهای خون وقیام درایران
مراسم تاسوعا وعاشورای امسال (نهم ودهم محرم 1431ه.ق برابربا5 و6 دی ماه 1388) به روزخون وقیام علیه استبدادولایت فقیه تبدیل شد وراهپیمایی مسالمت آمیزعزاداران درتهران، نجف آباد، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، اردبیل وچندشهردیگربه درگیری میان عزاداران ورژیم منجرگردید وعزاداری عزاداران توسط مأموران امنیتی ولباس شخصی های مزدورولایت فقیه به خشونت کشیده شد ودرگیری های شدیدی میان عزاداران معترض ونیروهای حکومت ولایت فقیه،روی دادواین رژیم جنایت پیشه، مردم عزادار را، عزادارکرد وعده ی زیادی ازهم وطنان بی دفاع بادشنه متحجران کج اندیش خود خدابین، به خاک وخون افتادند ودرخون خودغوطه ورشدند.
این رژیم بی باورکه به دروغ وریا خودرابرخاسته ازقیام حضرت حسین معرفی می نماید وازاین طریق مردمان ساده لوح راگول می زند وازنام خمینی استفاده می کند ومخالفین خودرامی کوبد وبه بهانه ی پاره کردن عکس خمینی این همه دادوبیداد وعلم شنگه راه انداخت وآن رامساوی با شکستن حرمت ائمه قلمداد می کرد، روزتاسوعا نیروهای سراپامسلح آن به حسینیه جماران تاختند وحرمت آن رانگاهنداشتند ومردم عزادارجمع شده درآنجاراباخشونت پراکنده ساختند ودرروزعاشورا نیزنیروهای بی دیانت رژیم جنایاتی مرتکب شدند که پس ازواقعه جان گدازکربلا، کم سابقه بوده است!
حکمرانان نظام ولایت فقیه که خودراقیم مردم می دانند ودروغگویی ومردم فریبی شیوه ی همیشگی آنان است وبه مطالبات مردم اهمیتی نمی دهند، تنها راه حل بحران ونجات خودرا ازوضعیت پیش آمده درسرکوب معترضان واعمال خشونت مرگبارعلیه مخالفان می بینند وبه هیچ عنوان حاضربه تن دادن به خواسته های مردم نیستند وبی حرمتی واستفاده ازهرراه وحربه ای رابرای خود مجازمی دانند، بنابرهمین دیدگاه متحجرانه، نیروهای رژیم درماه محرم الحرام که براساس آموزه های اسلام جنگ وخون ریزی درآن حرام است، دست به این همه جنایت زدند ودرروزعاشورا، وحشیانه به جان مردم عزادارافتادند وباشلیک گلوله وپرتاب گازاشک آوروگازفلفل وباقمه وباتوم به مردم بی دفاع حمله کردند ودست کم 38نفررابه قتل رساندند وتعدادزیادی رابازداشت کردند واین درحالی است که علی لاریجانی- رئیس مجلس- که هم مشرب وهمدست خامنه ای واحمدی نژاداست، قبل ازماه محرم ازاقدام دولت سعودی علیه شورشیان" حوثی" شدیدا انتقاد کرد وبارها اعلام داشت که " درماه حرام، مسلمانان رامی کشند" وحال آنکه این حکومتی که خودرانایب امام زمان می داند درروزعاشورا حرمت شکنی کرد وبرروی مردم عزادارآتش گشود وسردمداران آن به خاطرحفظ قدرت، ازهیچ اقدامی علیه ملت کوتاهی نکرده ونمی کنند ودست به هرجنایتی زده ومی زنند وکسانی راکه تنها جرمشان حق گویی وحق خواهی است بانهایت درندگی لت وکوب می کنند وبه قتل می رسانند ولی برای دیگران اشک تمساح می ریزند!
حوادث روزهای تاسوعا وعاشورای امسال مشخص ساخت که سردمداران رژیم ولایت فقیه به اسلام وآموزه های اسلام ومذهب اعتقادی ندارند بلکه ازمذهب به عنوان یک سپروپوشش برای رسیدن به اهداف شوم خود وقدرت طلبی وبه استثمارکشیدن مردم، استفاده می کنند وبنام مذهب ودین، مذهبی ها وحق خواهان واستبداد ستیزان رامی کشند وبه غل وزنجیرمی بندند. این همه جوروجنایت درحق ملت وبه خصوص روزعاشورا و وقایع پس ازآن بیان گرآن است که حکومت ولایت فقیه به هیچ صراطی مستقیم نیست وآن چنان درمانده ومستأصل شده است که حرمت روزعاشورانیزبرایش مهم نیست وبه هرطریق ممکن می خواهد خودراحفظ کندهرچند به قیمت جان مردم وحرمت شکنی تمام شود.
این ولایت سالاران، با این همه جنایتی که انجام داده ومی دهند، روی " ابن زیاد وشمرذی الجوشن " راهم سفید کردند، اگر"شمر" وهمراهانش - بنابه روایات خودساخته ومن درآوردی روضه خوان های بی باورمردم فریب-  "برپیکرشهدای کربلا اسب تاختند"، دژخیمان رژیم ولایت فقیه نیزدراین روزبرروی مردم عزادار، خودرو راندند  ودست به جنایت وشلیک گلوله زدند وگازاشک آوروگازفلفل پرتاب کردند وحتی به زخمی ها وجنازه های معترضان وعزاداران هم رحم نکردند وبانهایت بی شرمی با اتومبیل ازروی یکی ازعزادارانی که باشلیک گلوله مزدوران رژیم نقش برزمین شده بود، عبورکردند وددمنشی ونفاق پیشگی خودراعیان ساختند وبه وضوح نشان دادند که به هیچ اصلی پای بندنیستند ودرظلم وستم وتجاوزوبی باوری ازهربی اعتقادی، بی اعتقادتروازهربی دینی، بی دین تروجفاکارترند.
حوادث روزهای تاسوعا وعاشورای امسال، پرده های نفاق ولایت سالاران راکنارزد وآنهارارسواوبی نقاب ساخت هرچند سردمداران رژیم بابکارگیری همه ابزارقدرت وبامحارب ومنافق خواندن مخالفین وباکشتاروبازداشتهای بی پایان وباراه اندازی تظاهرات نمایشی وباترفندهای مختلف، سعی برآن دارند تابرخی ازمردمان ساده لوح رادرمقابل معترضان قراردهند وبارسنگین گناه مرتکب شده درروزعاشورا، راازخود دورکنند وبه گردن معترضان بیندازند وخودشان را ازبحران نجات دهند،اما حضورمداوم وپیگیروروبه ازدیاد ملیونها انسان بپاخاسته ومعترض درمناسبتهای عمومی، ثابت کرده است که اعمال خشونت ازسوی رژیم وکشت وکشتاروضرب وشتم مردم وبهانه تراشیها، ره به جایی نخواهدبردوازموج روبه افزون اعتراضات مردمی نخواهدکاست وازرسوایی وفروپاشی نظام خودکامه ولایت فقیه جلوگیری به عمل نخواهد آورد واگربه تاریخ ایران وانقلاب هم بنگریم این قبیل تلاشها وتظاهرات سازمان یافته حکومتی واعمال خشونت وبازداشتهای بی وقفه، درحقیقت نشانه قدرت نیست بلکه اینها نشانه های ضعف ودرماندگی وفروپاشی وسقوط است ودیری نخواهد پایید که نظام مستبد ولایت فقیه، بارسوایی فروخواهد پاشید وهمه ی این جنایتکاران سزای جنایات ننگین خودراخواهند دید. ( وسیعلم الذین ظلموا ايّ منقلب ینقلبون)